هدیه های شب یلدای آرشیدام ( و بالاخره هدیه بابایی هم آماده شد)
آرشیدای عزیزم دومین شب یلدات مبارک دختر عزیزم. راستی مامان جون از تبریز بعد از شب یلدا با یه هدیه خوشگل اومد برات یه انگشتر خریده بود. وقتی دستت کردیم خیلی خوشت اومد و چند روزی دستت بود و نمیذاشتی در بیاریم. اون یکی مامان بزرگ هم برات ساعت دیواری خریده بود. و عمه رقیه هم برات مجسمه لاوی خریده بود. خاله الهام هم برات پول داده بود و از طرف الین هم برات یه مداد تراش شکل کره و یه خودکار مینی موس خریده بود. منم مثل همیشه برات لباس خوشگل خریده بودم. هدیه بابایی هنوز آماده نشده احتمالا امروز آماده بشه و بگیریم بعدا عکسشو میزارم . دست همشون درد نکنه. بالاخره هدیه بابایی هم آماده شد .یه مبل راحتی کودک مخصوص آرشیدا خانم که م...
نویسنده :
آیدا
11:16
آرشیدا خانم هنگام نگاه کردن تی وی رو مبل جدیدشون
آرشیدای عزیزم مبلی رو که بابایی برات خریده خیلی دوست داری طوری که هیچ کس رو نمیذاری روش بشینه و همه اش میگی بابایی من من من ........... قربون شیرین زبونی هات فدات شم.بوس ...
نویسنده :
آیدا
11:14
آخه شومینه جای قایم شدن جیگر من
هندونه شیرین شب یلدا
خوابوندن نی نی رو پا به روش آرشیدا خانوم
نوزده ماهگی گل دخترم مبارککککککککککککککککککککککک
آرشیدای عزیزم هر روز داری بزرگتر میشی و برا خودت خانوم میشی. دختر عزیزم بعد از خوردن غذا جارو دستی میاری و با اون دستای کوچولوت جارو میکشی. فرشته کوچولوی من آرشیدام نوزده ماهگیت مبارک. ...
نویسنده :
آیدا
13:09